هفت تپه ایها همه مدالها را از آن خود کرده اند.

شکست خفت بار همه تیمهای رقیب

روز یکشنبه 19 اردیبهشت یک دوره نبردها و مسابقات سخت و نفس گیر تیمهای رقیب در هفت تپه به پایان رسید و باشگاهها خود را برای دور دیگر مسابقه آماده میکنند. اسماعیل بخشی سرمربی باشگاه کارگران که خود کاپیتان تیم سوپرلیگ آن است، نبرد این دوره را علارغم شکست سخت رقیبان، تازه اغاز کار دانسته است.

تا اینجای نبرد هفت تپه، تیمها، باندها و دسته های ریز و درشت در مقابل تیم کارگران شکست سختی خورده اند. هفت تپه ایها همه مدالهای طلا و نقره و برنز را از آن خود کرده اند و رقیبان دست خالی به خانه برگشته اند. من در اینجا فقط به آخرین نبرد میپردازم که گلهای هفت تپه ایها به تیمهای رقیب غیرقابل شمارش است. گاها به نظر میامد که تیمهای رقیب اصلا دروازه بان نداشتند.

من یکی که اخبار و گزارشات هفت تپه و تیمها و نیروهای درگیر آن و جدول مسابقات و قدرت و ضعف کلوپها را از دوردنبال میکردم و از هواداران تیم هفت تپه هستم، انتظار چنین پیروزی تیم کارگران و چنین شکست خفت بار تیمهای مقابل را نداشته ام. بگذارید تصور قبلی ام را از صحنه روز خلع ید را برایتان بگویم تا بدانید چه میگویم. این صحنه ای که شرح میدهم اصلا فیکتیو نیست و کاملا میتوانست اتفاق بیافتد و یکی از نگرانیهای من این بود که کارگران امکانات و توان کافی برای مقابله با آن را ندارند.

در تصور من یکی از آبشنها این بود که رژیم با برنامه ریزی هرگونه تحرک مستقل کارگری در زمان خلع ید را خنثی میکند و جریان خلع ید را بنفع جناح اصولگرا و خامنه ای به عنوان جناح طرفدار عدالت و مستضعفان تمام میکند. فکر میکردم در روز خلع ید رئیسی و نماینده های مجلس و دانشجویان بسیجی و امام جمعه ها و…. در محل شرکت حاضر میشوند و خلع ید را اعلام میکنند و با توجه به اینکه در بین بعضی از کارگران هفت تپه حساسیتی نسبت به رئیسی جنایتکار و دانشجویان بسیجی و نماینده های ولایتمدار با پز ضد لیبرال وجود ندارد، به راحتی در هفت تپه برای رئیسی گوسفند قربانی میشود و سخنرانی و مراسم حکومتی برگزار میشود. و اقدام خلع ید، حداقل در لحظه اقدام کاملا بنفع یک جناح حکومتی تمام میشود.

برای همین در نهایت با خود به این نتیجه رسیدم که علارغم مفید بودن خلع ید برای ادامه مبارزه کارگران در هفت تپه، لحظه خلع ید و روزهای پیش و پس از آن بیشتر بنفع یک جناح رژیم رقم میخورد تا کارگران.

از طرف دیگر وجود یک صف وسیع از رهبران و فعالین کارگری این امید را به من میداد که دخالتگری این رهبران که بارها درایت خود را نشان داده اند میتواند ورق را حتی در همان روزهای خلع ید هم تا اندازه ای بسود کارگران برگرداند. اما تصور اینکه هیچ شخص و جریان و جناح و.. با آن همه اطاق فکرها و پولها و زندانها و سرکوبها نتوانند حتی به اندازه یک اپسیلون از جریان خلع ید بهره ببرند، برایم تصور کردنی نبود.

چه اتفاقی افتاد؟ برخلاف تصور من رهبران و فعالین کارگری هفت تپه با درایت همه سود خلع ید را در لحظه خلع ید و تا اینجا تماما به جیب خود ریختند. جناحهای رژیم، بسیجیهای عدالتخواه، دولت و نیروهای امنیتی و ….همه انگشت به دهان ماندند و در مقابل درایت و کاردانی رهبران و فعالین کارگری هاج و واج مانده اند. رئیسی و قوه قضائیه بعد از مغبون شدن، دو روز بعد از جشن باشکوه و بزرگ کارگران از زبان سخنگوی قوه ضمن تکذیب خبر خلع ید علنا این مغبونیت خود را اعلام کرده و به آن اعتراض نمودند. سخنگوی قوه قضائیه علنا راز مگویشان را بروز داد و در تذکری اعلام کرد ” ….مسئول بررسی این موضوع قوه قضائیه است و نباید تلاشهای قوه قضائیه را به نام خودشان تمام کنند”

اما دیگر دیر شد کارگران هفت تپه در روز 19 اردیبهشت بادرایت نگذاشتند تلاشهایشان به نام قوه قضائیه و یا یک جناح رژیم تمام شود. همه محصول خود را خود دور کرده اند، خود را بر سکوی قهرمانی نبرد قرار داده اند و برای نبردهای آینده در مناسبترین موقعیت قرار گرفته اند.

جشن پیروزی باشکوه کارگران

جشن باشکوه کارگران برای پیروزی این دور نبردها از هر نظر قدرت مستقل کارگران را به همه از دوست و دشمن نشان داد. این فقط جشن خلع ید نبود، بلکه جشن قدرتمندی و استقلال کارگران بود. جشن اتحاد و همدلی کارگران بود و این ارزنده ترین و گرانبهاترین چیزی است که کارگران به آن دست یابند. حضور اسماعیل بخشی و سخنرانیش قدرت نمایی دیگر کارگران هفت تپه بود. شرکت اسماعیل بخشی خود یک فاکتور مهم بنفع مبارزه امروز و فردای کارگران هفت تپه و کل طبقه کارگر ایران میباشد. اسماعیل بخشی در سخنرانیش ضمن اعلام برنامه کارگران برای آینده شرکت و مطالبات کارگران و ضرورت فوری تشکل مستقل کارگران و با تشکر از همه حامیان هفت تپه، ضمن برشمردن سختیها و مرارتها، زندانها و شکنجه ها و اخراجها و…ضمن یاد کردن از سپیده قلیان و خانواده اش و قدردانی از وکیل شجاع هفت تپه خانم فرزانه زیلابی، پاسخی به دشمنان کارگران در لباس دوست هم داد، کسانی که مدعی شدند که خلع ید به شادی و تبریک نیازی ندارد.

در اعتصابها و اعتراضهای هفت تپه همیشه بنری از خامنه ای و رئیسی بود، امام جمعه ها و آخوندها خود را به تظاهرات تحمیل میکردند. مسلما کارگران نمیتوانند جلوی اینها را سد کنند. توازن قوا اجازه این کار را نمیدهد. اما در روز جشن هیچ خبری از اینها نبود. حتی یک کارگر پیدا نشد از رئیسی و نماینده های مجلس و دیگر جنایتکاران تشکر کند. همه و خود قوه قضائیه هم فهمید که اگر کسی جایی قبلا از رئیسی جنایتکار تشکر کرد از ته دل نبود، بلکه تاکتیک بود ( البته تاکتیک درستی نبود). روز خلع ید روز استقلال و شادی و موزیک و رقص بود. همه حامیان هفت تپه همراه کارگران و خانواده هایشان در هر نقطه جهان اشک شادی ریختند.

کارگران هفت تپه با جشن مستقلشان همه کارگران و مردم ایران را در امر خود و در شادی خود شریک کرده اند. این جشن اتحاد و همدلی، این جشن پیروزی، همه دشمنان ریز و درشت هفت تپه را در ماتم فرو برد. همه از اسدبیگی تا دولت و قوه قضائیه و نهادهای امنیتی و مزدوران اسقاطی دیگر الان مشغول توطئه هستند تا ببینند چگونه میتوانند ورق را برگردانند. اما این تیر از کمان رها شده است. دیگر نمیتوانند از خلع ید صرفنظر کنند، دیگر نمیتوانند کارگران هفت تپه را به شرائط قبل از جشن برگردانند. چون هزاران کارگر در یک روز ضمن نشان دادن خشم و نفرت خود از اسدبیگی، اتحاد و همدلی و عزم و اراده خود را به نمایش گذاشته اند. پس از 19 اردیبهشت شرکت هفت تپه نمیتواند خلع ید نشود و رژیم و اطاق فکر و نهادهای امنیتی آن هم نمیتواند خلع ید را به چهارچوب دلخواه خود محدود کنند و کارگران را خاموش کنند.

تیم کارگران هفت تپه با کاپیتانی اسماعیل بخشی با باشگاهی که تمام ثروتش فقط بازیکنانش است و حتی از زمین بازی مناسب برای تمرینات محروم بودند، بر سکوی قهرمانی ایستادند و مدال طلا و نقره و برنز این دور مسابقات را از آن خود کرد. تیم اسدبیگیها از باشگاه ” سلطان قاچاق و رشوه” با سرمایه میلیاردی که بازیکنان آن دوپینگ هم کرده بودند، کاملا از دور مسابقه حذف شد. توپ جمع کنهای تیم اسدبیگی مانند اون باصطلاح اقتصاددانان و آقایان رضا رخشان و نیکوفر و… با صدای بلند باختیم باختیم سردادند. دولت، قوه قضائیه، نماینده های مجلس، بسیجیجیها و امام جمعه ها و ارگانهای امنیتی که تنها کار و تمریناتشان از هم پاشاندن باشگاه کارگران هفت تپه بود، رفتند تا برای دور دیگر تاکتیکهای خود را برای ضربه زدن به باشگاه کارگران تعیین و تنظیم کنند. اما باشگاه کارگران هفت تپه با تیمهای قوی خود آماده است تا در نبردهای سراسری باشگاهها در ایران شرکت کند.

بعد از چند روز از پایان این دور مسابقات همه بازیکنان تیمها و هواداران باشگاه کارگران هفت تپه همچنان به همراه بهمنی که در نوک حمله تیم بازی میکند و گلهای زیادی به رقیبان زده است با شعار ” کارگر میمیرد سازش نمیپذیرد” و ” زنده باد اسماعیل” ” اسماعیل خوش آمدی” و…. شادی و سرورشان را ادامه میدهند.

بگذارید در آخر بگویم. حتی اگر خبر خلع ید کذب باشد، کارگران هفت تپه تا اینجا برد بزرگی کرده اند.

محمود قزوینی

 اردیبهشت 1400،  مه 21

Ghazvini.m@gmail.com