اعتصاب عمومی در کردستان یک جهش بزرگ در جنبش سرنگونی

ناسیونالیسم کرد در مقابل مبارزه مردم

 اعتصاب عمومی در کردستان که به فراخوان کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران فراخوان داده شده بود و با حمایت قوی کمیتهکردستان حزب کمونیست کارگری حکمتیست قرار گرفته بود با سکوت جریانات ناسیونالیست در باره اعتصاب عمومی و تلاش اتحادیه میهنی و سازمان زحمتکشان برای جلوگیری از آن مواجه شد. حزب دموکرات و جریانات ناسیونالیست که همیشه بدنبال بند و بست با رژیم جمهوری هستند، از مبارزه وسیع مردم که با برنامه و نقشه و رهبری مشخص چپ صورت گرفته باشد، وحشت زده میشوند. آنها در مقابل مبارزه رادیکال مردم، به جمهوری اسلامی تکیه میزنند و در مقابل مبارزه مردم برای سرنگونی میایستند.

جریانات راست و ناسیونالیست در وحشت از چنین اتفاقی به دست و پا افتادند. مطبوعات و سایت های جریانات راست از سلطنت طلبان تا اکثریت و حزب توده و دموکرات و سازمان زحمتکشان که هر خبر کوچک در باره گنجی و سروش را منعکس میکنند، از انعکاس این خبر خودداری کردند. سازمان زحتکشان برای ایجاد شبهه در مردم، اطلاعیه ای صادر کرد و خبر اعتصاب عمومی را تکذیب نمود. اتحادیه میهنی ، صاحب اصلی این سازمان در آنطرف مرزها، در سلیمانیه به روی مردم تظاهرکننده در حمایت از مبارزات مردم کردستان و اعتصاب عمومی فردا تیراندازی کرد.

ناسیونالیستها در سلیمانیه و اربیل و مهایاد و سنندج از اعتصاب عمومی فردا ناراحتند. اعتصاب عمومی فردا نه تنها مبارزه مردم بر علیه رژیم جمهوری اسلامی را گسترش میبخشد، بلکه چپ جامعه کردستان را با قدرت بیشتری به جلوی صحنه میراند. این علت تمامی تیراندازیها و رمز سکوتها و تکذیب نامه هاست. این علت تمامی رمز سکوت جبهه راست از سلطنت طلبان و جمهوریخواهان تا جریانات راست ناسیونالیست و قومی کرد و تیراندازی ناسیونالیستها ی کرد در سلیمانبه بر روی مردم و تکذیب نامه سازمان قومی زحمتکشان در باره اعتصاب عمومی فرداست.

اعتصاب عمومی فردا جدال چپ و راست در جامعه کردستان را تشدید خواهد کرد. صفوف چپ بعد از این تظاهرات با آمادگی بیشتری پا به صحنه میگذارد. در خود صفوف این چپ جدال رادیکالیسم و سازشکاری با ناسیونالیسم، که تاکنون به صورت جدالهای حزبی جریان داشت، به سطح جامعه به سطح توده ها کشیده میشود و توده های وسیع در این جدال شرکت خواهند کرد. تیراندازی اتحادیه میهنی بر روی تظاهرات مردم سلیمانیه، نه تنها تیری به پای ناسیونالیسم کرد، بلکه جریان سازشکاری با ناسیونالیسم کرد نیز است. چنین حرکات دیوانه واری از ناسیونالیستها، توده های مردم را وسیعا به دامن رادیکالیسم چپ که توسط کمیته کردستان حزب حکمتیست نمایندگی میشود میاندازد. کومه له باید انتخاب کند. آیا کومه له میخواهد همچنان با سکوت کنندگان در باره اعتصاب عمومی و تیراندازی کنندگان به روی مردم، فدرالیست ها و ناسیونالیستها دوستی و نزدیکی کند و یا با رادیکالیسم و چپ در جامعه.

اتحادیه میهنی انتخاب خود را کرده است، او سازمان زحمتکشان را انتخاب کرده است و برای منفعت امروزش حاضر است به جمهوری اسلامی در این مهلکه ای که در کردستان گیر کرده است بیشترین کمک را دهد. جبهه ناسیونالسیتها در همین حرکت اتحاد نوشته و یا نانوشته شده ای را اعلام کردند.

آیا کومه له تصمیم میگیرد که انتخاب نهایی خود را انجام دهد؟ دوستی آشکار با حزب کمونیست کارگری عراق و حرب کمونیست کارگری حکمتیست و جدال آشکار با ناسیونالیسم و احزاب و دسته های رنگارنگ آن، آن جبهه ای است که کومه له باید انتخاب کند.

آیا کومه له میتواند به عنوان کومه له کمونیست سربلند کند؟ اگر کومه له بخواهد چنین کند باید از ناسیونالیسم فاصله آشکار بگیرد و در مقابل آنها بایستد و به وضعیت ناروشن خود پایان دهد. لازمه اولیه این تغییر ریل این است که کومه له باید ابتدا درون خود را از ناسیونالیسم پاک کند. باید کومه له با جریان ناسیونالیست درون خود که همین چندی پیش خواهان بردن کامل کومه له به مسلخ ناسیونالیسم بود و میخواست وضعیت ناروشن کومه له را به نفع ناسیونالیسم پایان دهد، تعیین تکلیف کند. آیا کومه له قدرت این را دارد؟ آیا میخواهد و قادر به چنین کاری است؟ اینها سوالات بازی است. تاکنون چپ در کومه له با سازشکاری با ناسیونالیسم در بیرون و درون سازمان خود زندگی گذرانده است. اما وقایع امروز چنین اجازه ای به کومه له نمیدهد. نمیتوان بیش از روی بند راه رفت. کومه له باید انتخاب کند. کومه له مجبور است بین چپ یا راست در جامعه یکی را انتخاب کند. دوستی با کمونیسم کارگری که امروز با کمیته کردستان حزب حکمتیست و کمونیسم کارگری در عراق تداعی میشود و یا دوستی با ناسیونالیستهای رنگارنگ، فدرالیستها و خودمختاری طلبان. یکی را باید انتخاب کرد.