همه چیز به تصمیم رهبری سندیکای شرکت واحد گره خورده است

اسانلو نباید بیش از این در اسارت باشد

نبرد سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه، ادامه دارد. رژیم پس از یورش اولیه در مقابل یک اعتصاب کوتاه مدت بخشی از کارگران شرکت واحد، مجبور شد تمام دستگیر شدگان به جز اسانلو را آزاد کند و سرنوشت سندیکا و اسانلو را به مذاکره میان رژیم و سندیکا واگذارد. فعلا همه در جبهه مخالف سندیکا خودشان را قایم کردند و اظهار نظری نمیکنند تا ببینند سردار سپاه قالیباف، شهردار تهران تا کی میتواند برای آنها وقت بخرد. فعلا چاقوکشان شوراهای اسلامی و بسیج، براداران سپاه و نیروهای انتضامی و ورازت اطلاعات و…همه در خفا ناخنهایشان را میجوند و از اینکه نمیتوانند کاری کنند بر خود میپیچند. حتما قالیباف خود که نیروی این غول نهفته را از نزدیک در اجتماع چهارهزارنفری کارگران در روز یکشنبه 4 دی و در تجمع 12 هزار نفری کارگران شرکت واحد در ورزشگاه آزادی مشاهده کرده بود، به بقیه یاران خود در رزیم در باره اعمال نسنجیده که موجب بیرون آمدن کامل این غول و حرکت آن شود هشدار میدهد. قالیباف حتی ممکن است یاران خود را در وزارت اطلاعات و قوه قضائیه سرزنش کند که در بند داشتن حتی یک اسیر از سندیکا ممکن است همه چیز را خراب کند و این غول را برای آزادی اسیرش به جنبش در میاورد و آنوقت آنها نه تنها اسیررا آزاد میکنند، بلکه همه چیز را خواهند خواست و از روی همه چیز خواهند گذشت. از قدرت سندیکای کارگران شرکت واحد همین بس که سردارقالیباف تلاش میکند تا یک خویشاوندی میان خود و راننده های شرکت واحد دست و پا کند.

رژیم جمهوری اسلامی با احتیاط در صدد است تا اوضاع را به نفع خود تغییر دهد. اما روزبروز اوضاع به ضررش میشود. سندیکای کارگران شرکت واحد در دو اطلاعیه خواهان آزادی اسانلو شد و تهدید کرد که در صورت آزاد نشدن او دست به اعتصاب خواهند زد. قالیباف و همه سران و دست اندرکاران رژیم صدای 12 هزار کارگر شرکت واحد را در استادیوم آزادی شنیدند که یک صدا و متحد آزادی اصانلو و عزم خود برای حفظ سندیکای خود را فریاد میزدند. هزاران کارگر از مراکز مختلف کارگری پشتیبانی خود را از کارگران شرکت واحد اعلام کردند. تشکلهای دانشجویی مختلف که حتی انجمنهای اسلامی دانشجوئی را هم در بر میگیرد در بیانیه های مختلف حمایت خود را از کارگران شرکت واحد اعلام و خواهان آزادی اسانلو شدند. اتحادیه های جهانی کارگری به دولت ایران به دلیل یورش به سندیکا و دستگیری اسانلو اعتراض کردند. و ناصر زرافشان وکیل شجاع خانواده های قتل های زنجیره ای از اوین  در اطلاعیه ای ضمن حمایت از کارگران شرکت واحد نوشت: ”  سرانجام دولت مستضعفان نقاب ازچهره برداشت و بطور علنی و رسمی به کارگران شرکت واحد چنگ و دندان نشان داد.این امر قابل پیش بینی بود زیرا کارگران سرانجام بر تردیدها و توهمات قبلی خود غلبه کرده و به این نتیجه رسیده اند که جز خود آنان کسی غم و غبطه تأمین حقوق و منافع آنان را ندارد و از اینرو گرد هم جمع شده اند ، سندیکا تشکیل داده اند تا امر معیشت خود و زن و فرزندشان را بوسیله نمایندگان خودشان پیگیری کنند و این گناهی کبیره است .”

اطلاعیه ناصرزرافشان از زندان در حمایت از کارگران شرکت واحد، معنای خاصی دارد. این حمایت به این معناست که تمام جامعه در حمایت از سندیکا در مقابل رزیم ایستادند. صفوف حمایت از سندیکا آنقدر گسترش یافته است که شخصیتها و سازمانهای نزدیک به رزیم مانند ابراهیم یزدی و محسن آرمین و…از سندیکای شرکت واحد حمایت کردند. حرکت سندیکای شرکت واحد به آنجا رسیده است که نه تنها کارگران و مردم و هر مخالف رژیم اسلامی، بلکه هر منتقد نیم بند و هر گله مند از رژیم برای بیان گله و انتقاد خود به رژیم، از سندیکا حمایت میکند و آن را به رژیم نشن میدهد. سندیکای شرکت واحد، نه الزاما از نظر خودش و رهبران سندیکا، بلکه بطور واقعی در جامعه به محور جبهه مقابل رزیم تبدیل گشته است. اعتصاب و حرکت کارگران شرکت واحد  میرود که معادله قدرت میان مردم و رژیم را یکبار دیگر به نفع طبقه کارگر و مردم به جان آمده از جمهوری اسلامی تغییر دهد و آن را بازتعریف کند.

این همه هنوز آغاز یک حرکت است. هنوز سندیکای کارگران شرکت واحد  یکصدم ظرفیت خود و طبقه اش را به کار نبرده اند.  سر غول طبقه کارگر از سوراخ  سندیکای کارگران شرکت واحد به رژیم و جامعه نشان داده شد. جنبش آرام این غول همه چیز را تکان داده است و همه دارند آن را تماشا میکنند. اگر این غول به حرکت در آید همه چیز را با سرعت دگرگون خواهد ساخت.

اسانلو نباید دیگر اسیر باشد

سوالی که امروز باید روبروی کارگران و رهبران شرکت واحد قرار گیرد این است که با وجود این همه عقب نشینی و دست به عصا راه رفتن رزیم در مقابل سندیکا و با وجود فریاد 12 هزار کارگر برای آزادی فوری او،  چرا هنوز اسانلو باید در زندان باشد. واقعیتش جز این نمیتواند باشد که سندیکای کارگران شرکت واحد، نیروی عظیم خود را بکار نمیگیرد. سندیکا باید برای آزادی اسانلو مهلتی را معین  و  زمان اعتصاب را در صورت عدم آزادی او تعیین کند و خود را برای یک حرکت اعتصابی آماده کند. در غیر اینصورت همانطور که ناصر افشان از داخل زندان گفته است: ” دنباله کار هم معلوم است . مثل همیشه باید بکوشند میان کارگران تفرقه اندازند . مشتی را “مجذوب” و بقیه را مرعوب کنند و آنها را رو در روی هم قرار دهند . عناصر آگاه تر جدی تر و دلسوزتر را شناسایی و آنها را با انگ ها و اتهامات واهی از جمع جدا کنند تا بتوانند بقیه را راحت تر مهار کنند”. و با این روشها و قول دادن ها و وقت خریدن ها نیروی سندیکا و کارگران را تحلیل میبرند و در پایان ورق را به نفع خود برمیگردانند. نه تنها اسانلو بلکه دیگران هم دستگیر میکنند و سندیکا را منحل میکنند. هیچ چیز تضمین شده نیست. همه چیز را حرکت کارگران و سندیکا تعیین میکند. همه چیز به تصمیم رهبری سندیکای شرکت واحد گره خورده است. بدون آزادی فوری اسانلو، اجرای هر خواست و مطالبه ای بیمعناست. رزیم با در بند نگه داشتن اسانلو، سندیکا و کارگران را تحقیر میکند. رزیم در حال حاضر آماده است تا به چندین خواست صنفی کارگران جامع عمل بپوشد، اما منصور اسانلو را در زندان نگه دارد و با برآوردن برخی مطالبات صنفی  محملی برای خالی کردن زیر پای سندیکا پیدا کنند. میخواهند به کارگران بگویند مطالبه صنفی بدون سندیکا و تشکل هم برآورده میشود. بیخود نیست که قالیباف 34مطالبه صنفی برای کارگران شرکت واحد پیدا کرده است و میگوید میخواهد آنها را پیگیری کند. بدون ازادی فوری اسانلو و برسمیت شناختن سندیکا، کارگران شرکت واحد همه چیز را باخته اند.

با اعتصاب کارگران شرکت واحد جنبش کارگری ایران وارد مرحله نوینی شده است. یک حرکت وسیع صنفی در یک مجتمع بزرگ کارگری ضروری بود  تا جنبش کارگری ایران دگرگون شود. پیروزی کارگران شرکت واحد به این دگرگونی ابعاد دیگری خواهد داد.  در باره این مسئله در شماره آینده کمونیست خواهم نوشت