جنبش مجمع عمومی ، سنگ بنای تشکل پایدار کارگری

به نقل از نشریه مجمع عمومی شماره 1

مقاومت ها و مبارزات روزمره کارگران ایران بر سر این و یا آن مطالبه اقتصادی اساسا از طریق تشکیل مجمع عمومی در مراکز کار پیش برده میشود. خودآگاهی فعالین کارگری در ایران نسبت به پدیده جنبش مجمع عمومی، نقش زیادی در پیشروی طبقه کارگر و جنبش مجمع عمومی دارد. هر فعال کارگری باید به جای نقشه ها و الگوهایی که باید با تبلیغ و ترویج در میان کارگران جای گیرد، به جنبش مجمع عمومی کارگری که از سال 57 تاکنون در ایران جریان دارد و بهترین و کارآمدترین و ساده ترین راه متحد و متشکل کردن کارگران در شرائط کنونی است، بپیوندد. برای تشکیل مجمع عمومی در مراکز کاری نیازی به اجازه از دولت و وزارت کار نیست، نیازی به تغییر و اصلاح بند شش قانون کار برای برسمیت شناسی نیست! نیازی به تئوری های عجیب و غریب در باره اینکه چه دسته از کارگران باید عضو تشکل ” علیه سرمایه ” باشند نیست. نیازی به جدا دیدن وجدا کردن کارگر به عنوان یک فرد از طبقه و جنبش طبقه و سپس عضویت این فرد در سندیکا و اتحادیه نیست. جنبش مجمع عمومی نیازی نمیبیند تا مانند هیات موسسان سندیکائی هر بار به قانون اساسی و مقدمات و موخرات آن و قانونی بودن خود قسم بخورد.  جنبش مجمع عمومی، آن ظرفی است که امروزحرکت جاری و مطالباتی کارگران از طریق آن پیش برده میشود. ظرف مناسب برای تامین رهبری مبارزات جاری و بسیج و متحد کردن کارگران است.  فعالین کارگری باید به جای الگوبرداری از این و یا آن نقشه، به این جنبش بپیوندند.

جنبش مجمع عمومى جنبشى است که فعالین آن در هر واحد و کارگاه تولیدی، مجمع عمومى راه مياندازد و خواست کارگران را به مصوبه رسمى آن مجمع تبديل میکنند و اجتماع کارگران را به ضامن اجرايى آن تبديل میکنند. مجمع عمومی به عنوان يک عمل طبيعى و عملى سنگ بناى يک تشکيلات توده‌‌اى و يک اراده واحد است.

فعال جنبش مجمع عمومی احتیاجی ندارد تا به سراغ تک تک کارگران برود و از آنها برای تشکیل مجمع عمومی عضو بگیرد. همه کارگران یک واحد تولیدی عضو مجمع عمومی هستند. تشکیل مجمع عمومی در حال حاضر بیشتر در زمان اعتراضات تشکیل میشود.  فعالین کارگری باید برای متحد و متشکل کردن کارگران، مجمع عمومی منظم در واحدهای کاری تشکیل دهند. تشکیل مجمع عمومی نباید فقط در زمان نارضیاتی کارگران که شکل علنی اعتراضی به خود میگیرد تشکیل شود، بلکه باید مجمع عمومی به طور منظم ( هفتگی، 14 روز یکبار و یا ماهانه)  در واحد کاری تشکیل شود و بر سر مسائل و مشکلات کارگران از ایمنی کار تا دستمزد و اخراج و … بحث کند و راه حل ارائه دهد و کارگران را متحد نگه دارد. کارگران باید برخی اوقات از کارفرما و مسئولین بخواهند که در مجمع عمومی آنها حاضر شوند و به سوالات آنها پاسخ دهند و از مطالبات آنها مطلع شوند. مجمع عموی کارگران، برای پیشبرد مطالبات طرح شده در مجمع عمومی،  نمایندگانی را برای پیشبرد مطالبات و طرح مسائل مطرح شده با کارفرما و یا دولت انتخاب میکند. این نمایندگان پشتشان به مجمع عمومی گرم است. اگر مجمع عمومی روتین و منظم تشکیل شود، نمایندگان منتخب مجمع عمومی، دیگر آن هیات نمایندگی نیستند که جاپایشان سست باشد، بلکه پشتوانه خود را قدرت کارگران در مجمع عمومی میبینند.

مرتبط کردن مجامع عمومی  با یکدیگر و طرح مطالبات واحد در مجامع عمومی ها، از جمله فعالیتهایی است که فعالین کارگری باید به آن توجه ویژه داشته باشند. در شرائط کنونی تشکیل مجمع عمومی های فرافابریکی از نمایندگان منتخب مجمع عمومی های واحدها ممکن است. مسلما تشکیل مجمع عمومی نمایندگان در شرائط کنونی نمیتواند یک مجمع پایدار باشد. مجمع عمومی نمایندگان در این شرائط تک موضوعی است. بر سر یک مسئله مثلا تعیین دستمزد سالانه و یا استخدام موقت و ….تشکیل میشود و پس از طرح و پیگیری مسئله و شرکت در جدال بر سر آن، وظیفه اش پایان مییابد. اما هر کسی میداند وارد شدن یک عده از نمایندگان کارگران در این سطح از مسئله، بسیاری از مسائل را تغییر میدهد.

جنبش مجمع عمومی یک جریان موجود در میان کارگران ایران است و نیازی به خلق و اختراع مجدد ندارد، بلکه نیاز به دامن زدن و گسترش دارد. مرتبط کردن و منظم کردن مجمع عمومی، خود به یک جنبش کمابیش سراسری در جنبش کارگری ایران شکل میدهد. شرايط اجتماعى‌-‌سياسى ايران و مختصات جنبش کارگرى، ابتدا به ساکن امکان سازماندهی تشکل توده ای سراسری کارگران را نمیدهد. برای همین هر نوع سازماندهى توده‌اى طبقه کارگر باید اولا از سطح محلى آغاز شود، ثانيا به رهبران محلى جنبش کارگرى متکى باشد و ثالثا از هم اکنون تشکلى توده‌اى باشد. مجمع عمومى اين خصوصيات و ملزومات را به خوبى برآورده و متحقق ميکند.

هر چقدر فعالین کارگری تحت تاثیر این و یا آن الگو، این شکل داده شده جنبش کارگری برای تشکل یابی را نادیده بگیرند، فعالیت خود را دچار مشکل و مانع میسازند.

محافل و کانونها و کمیته های تشکیل شده در سالهای اخیر، باید بیش از پیش گسترش و دامن زدن جنبش مجمع عمومی را در دستور خود قرار دهند. این محافل و کانونها باید تبلیغ مجمع عمومی و دخالت در تشکیل منظم مجمع عمومی و ایجاد ارتباط میان نمایندگان مجامع عمومیها را در سرلوحه فعالیت خود قرار دهند.

و دیگر اینکه اعتراض و اعتصاب کارگری در ایران بر سر مطالبات اقتصادی، برای دوره طولانی در محدوده مسائل اقتصادی نمیماند و به سرعت سیاسی میشود. اعتراضات کارگری در ایران به سرعت با دخالت دولت و نیروهای سرکوبگر آن مواجه میشود. نمونه سرکوب  خاتون آباد، بابلسر، سندیکای شرکت واحد، نساجی سنندج، بهشهر و…از استثنائات نیست، بلکه قاعده است. برای همین جنبش کارگری ایران برای دوره طولانی در سطح اقتصادی و در چهارچوب قوانین و نظام موجود باقی نمیماند. برای همین تشکلی میتواند کارآ باشد که در همه شرائط قابلیت بسیج توده ای کارگران را داشته باشد و خود را به مبارزه در چهارچوب قانون و قانونیت محدود نکند. مجمع عمومی این قابلیت را داراست.

در این رابطه بررسی حرکت سندیکای کارگران شرکت واحد جالب است. رجوع مرتب رهبران سندیکای شرکت واحد به قانونی بودن سندیکا و قانونیت آن و رجوع انها به قانون اساسی مشکلی از آنها را حل نمیکند. خود سندیکا باید با زور و با مبارزه به رژیم تحمیل شود. اگر رژیم نخواهد آوانسی بدهد، رجوع به قانون و قانونیت خود دست و بال فعالین سندیکا را بیشتر میبندد. سندیکا بدون برسمیت شناسائی و قانونیت یافتن نمیتواند کاری از پیش ببرد، برای همین بن بست قانونی سندیکا، سندیکا را در بن بست قرار داده است و رهبران سندیکا بیشتر از قبل طالب همکاری با دولت و ایجاد وفاق ملی هستند تا شاید قانونیت شامل حال آنها شود.( به تجربه سندیکای شرکت واحد جداگانه در شماره های اینده نشریه خواهم پرداخت)

مجمع عمومی همچنین این خاصیت را دارد که با تغییر شرائط، فورا به تشکل توده ای پایدار طبقه کارگر تبدیل شود. مجمع عمومی، سلول پایه شوراهای کارگری است. برای جنبش شورائی این یک نقطه شروع مناسب و واقعی است. جنبش مجمع عمومی سنگ بنای تشکل توده ای کارگری است.